پنجه
درافکنده ایم با دستهایمان
به جای رها شدن
سنگین سنگین بر دوش می کشیم
بار دیگران را
به جای همراهی کردنشان!
عشق ما نیازمند رهایی است نه تصاحب
در راه خویش ایثار باید نه انجام وظیفه...
از
بخت یاری ماست شاید، که آنچه که می خواهیم
یا به دست نمی آید،
یا از دست می گریزد.
صدای رادیو در اتاقم پیچیده است:
باز آمدی ای آشنا تا من دوباره پر بگیرم
آن شور و حال رفته را چون آمدی از سر بگیرم