برای پرواز به آسمان ها، منتظر نمان که عقابی نیرومند بیاید و از زمینت برگیرد و در آسمان هایت پرواز دهد. بکوش تا پر پرواز به بازوانت جوانه زند و بروید و بکوش تا این همه گوشت و پیه و استخوان سنگین را که چنین به زمین وفادارت کرده است، سبک کنی و از خویش بزدایی، آنگاه به جای خزیدن، خواهی پرید. در پرنده شدن خویش بکوش و این یعنی بیرون آمدن از زندان های اسارت .
با تشکر از آقای احمدی
فصل پاییز برایم زیباست
یاد ایام بهاری است که دور است دگر
رنگ سرخ گل ها
سبزی و زردی برگ
" داستان غزلی ناب وصمیمانه به وزن دل ها"
می شود شعر سرود
می شود عاشق بود
هرچه از خاصیت رنگ بگوییم
کم است...
23مهر 1390
ای بسا صاحبدلان در آرزوی بیدلی
ای بسا مجنون صفت در حسرت روی گُلی
ای بسا پروانه ها برگرد شمع عاشقان
ما چرا بیگانه از خود در فراق همدلی
22مهر 1390