فشار

چیزی که آدم رو از پا در نیاره، اون رو قوی تر میکنه

اما

آدم چرا از پا در نمیاد زیر فشار؟

اون بهانه که به آدم انرژی بده چیه ؟

براتون بهترین بهانه ها رو آرزومندم

عشق

بعد از خیلی وقت سر زدم به وبلاگم

باید بگم زیاد فرقی نکردم!

کامنت ها رو که خوندم دلم برای قدیما خیلی تنگ شد، کلی آزادی داشتیم که داره هر روز محدود تر میشه ازجمله وقت، اینترنت، آدمای حسابی و ...

دلم تنگه، ولی میدونم دل تنگ یه بهانه است برای از دست دادن زمان حال :)

پس من گول نمیخورم و میتازونم تا وقتی که فرصت به من داده شده

نه به امید فردا

آره به الان

حادثه

حادثه می آید

حادثه می رود

تو هم رفته ای

و

توی جدیدی به جا مانده

حادثه می آید و می رود

 

دوستی

فرض کنید پدر بزرگ شما میخواهد فوت کند - خدای نکرده- شما ناراحتین، این ناراحتی انرژی میدهد به پدربزرگتان و روی او تاثیر می گذارد.

فرض کنید خدای ناکرده مادرتان را ببرند بیمارستان، چقدر خیل و فکر بد به ذهن شما می آید؟ همین افکار اندکی تاثیر گذارند، و برای مریض ناتوان، اندک هم زیاد است.

کاش میتوانستیم همه چیز را همان طور که هست بپذیریم

عرفان حلقه

توضیح:

عرفان که نیست،

حلقه ایست پر از مغشوشات ذهنی و افرادی که اجازه می دهند از آنها سو استفاده بشه.

 

 

تخم جنگ

سناریو اول: آقای عوضی، اینقدر طماع هست که نخواد بقیه از بره بخورن، پس میتونه یه گروهی رو مجبور کنه که بگه بره براتون بده، بعد یه نقشه میریزه برای بدست آوردن بره از طریق همین اوسکولا که دورش جمع شدن و بره رو به دست میاره. مطمئنا نمیتونه همش رو بخوره، چون قول داده باید از بین ببردش، ولی حداقل بقیه چیزی گیرشون نیومده

سناروی دوم: یه شمشیری تو دهکده هست، یه شب آقای عوض از خواب میپره با خودش فکر میکنه نکنه آقای همسایه که امروز با هم دعوای سختی هم داشتن بیاد و اونو با اون شمشیر بکشه؟ راهش اینه که پیش دستی کنه، بنده خدا آقای همسایه وقتی داشت طویلشو تمییز میکرد، همون شب کشته شد، ولی آقای عوضی همیشه میترسه، و همچنین شمشیر دستشه، پس دیگه لازم نیست کار کنه، فقط کافیه وحشت رو نشر بده و از زندگی کثیف خودش لذت ببره گرچه آتشی که روشن کرده هیچ وقت تمومی نداره

سناریوی سوم: از زور گشنگی، دو تا رفیق قدیمی، با هم دعواشون میشه و هم رو میکشن، ولی اینقدر اینقضیه رو روحیه قاتل تاثیر میزاره که اونو تبدیل میکنه به یه آدم روانی

سناریوی چهارم: عقدی حقارت همیشه آقای عوضی رو رنج میداده، اون باید انتقامشو از این مردم که اونو حقیر میدونن بگیره، هیچ کسی لایق زندگی نیست جز اون

سناریوهای دیگری هم هست که همشون ساده هستن، به سادگی دعوای بین دو تا بچه، خدا میدونه دو تا بچه ای که تفنگ دستشونه، چکارایی ممکنه ازشون بر بیاد

زندگی سادست، اگر دیدین دارین برای فهمش پیچیدش میکنین، بدونین باید یه بازنگری تو تفکراتتون انجام بدین.

پ.ن: از خودم بدم میاد، وقتی اینقدر وقت ندارم در مورد چرایی هایی که تو ذهنم هست فکر کنم. زندگی چه ارزشی داره که اینقدر باید دوید؟

از هول حلیم تو دیگ افتادیم رفت ....

شک دارم دنیا از اول جای تعقل و تفکر باشه، جریانش همچین آدم رو میبره و غرق میکنه که دیگه آدم یادش میره آدمه.

ما از روبات ها میترسیم، از خشک بودنشون، از بی تفاوتیشون، ولی هممون شدیم ربات. ربات ها یه ویژگی که دارن اینه که دیگران رو زیر نمیگیرن و پله ترقی ازشون نمیسازن، ولی ما به شدت مشغول این کاریم.

تمام عمر نگران اینیم که آدم بدی نباشیم، در صورتی که همین ترس مارو تبدیل به آدمای بدی کرده، اصلا وقتی این ترس میاد سراغمون که آدمهای بدی شدیم، شاید خیلی خیلی بد نه، ولی شروعش زده شده که ما احساسش میکنیم.

دنیا سر دعوای دو نفر به آتش کشیده شده (حداقل دو نفر) و آتیش این دعوا مارو خواهد سوزاند. هممون تو آتیشی که یا درش نقش داشتیم یا نداشتیم خواهیم سوخت. شک نکنین.

فایده

زندگی چه فایده ای داره وقتی

اومدن و رفتنش دست خودت نیست

اونطوری نیست که بهت یاد دادن باید باشه ؟

این یه بازی باخته رو شروع کردنه.

آزادی

آزادی چیزی نیست جز یک خیال.

خیالی که باید هر روز به آن نزدیک تر شد.

VBA: How to unlock protected Excel-sheet (without password)

VBA: How to unlock protected Excel-sheet (without password)

If you have an Excel-document, in which the sheets are locked but you don’t have the password, then this tip is for you! With a few, simple steps you can have the sheets unlocked and ready to go.

If you press ALT + F11, you will open the Visual Basic Editor (VBE).  In the white space, you can insert the following code:

After that, you simply run the code. This can be done by pressing F5, while the cursor is inside the code snippet.  After the code is finished running, the sheet should be unprotected, and you should see a Msgbox() with a usable code. This password can be used to unlock other sheets in the same file. However, this snippet should only be used on your own files!

شفاگری وجود ندارد

این بخش در دی 1400 اضافه شد:

اگر حس کردین نباید درمان یا کاری رو شروع کنید، اصلا این کار رو نکنید و به اون حس احترام بگذارید.

بخش قدیمی:

مفروضات:

اعتقاد به وحدت وجود

درمان: منظور درمان صحیح به معنای برطرف کردن بیماری به طوری که دیگر بازنگردد

بحث:

هنگام درمان شدن یا درمان کردن از طرق غیرمتعارف مانند انرژی درمانی، فعلیت با کیست؟

بیماری یعنی دور افتادن از نظم، منشا نظم در جایی است (و در عین حال مکان نیست) که وحدت محض وجود دارد. در این زمان، کسی که به دنبال شفاست باید به دنبال این باشد که خودش یا از طریق کسی، به منبع وصل شود تابی نظمی آن به نظم تبدیل شود(خیلی مهم)درمان شدن به معنای صحیح آن (برای جلوگیری از هر گونه اثرجانبی بعدی، چه فیزیکی و چه کارمایی) نیازمند رسیدن به شفاست. رسیدن به شفا و نظم مجدد، میتواند از طریق بازگشتن به وحدت صورت بگیرد

دعا کردن، انرژی درمانی، حلقه می توانند متدهایی باشند برای این مقصود، ولی سئوال اینجاست این متدها چقدر میتوانند مفید و مضر باشند؟

روش اثبات شده به من به شرح زیر است:

اتصال بیمار به وحدت وجود

روش های غیر از این میتوانند بسیار خطرناک باشند:

می توانند به کانال منفی وصلتان کنند

میتوانند بر زندگی همسر و بچه هایتان تاثیر بگذارند

می توانند تاثیر بیماری و نه ریشه آن را از بین ببرند

چگونه موثر درمان کنیم:

بالاتر گفتم که "کسی که به دنبال شفاست باید به دنبال این باشد که خودش یا از طریق کسی، به منبع وصل شود تابی نظمی آن به نظم تبدیل شود(خیلی مهم)" ما به عنوان درمانگر، نباید هیچ ذهنیتی نسبت به درمان و شیوه آن داشته باشید،

در مواردی مانند جراحی روانی، بیرون کشیدن درد اشتباه است، شما باید بی نظمی را ببینید و آن را به نور تبدیل کنید و نه این که با آن در بیفتید. برای همین من کلا با تکنیک جراحی روانی مخالفم و درمانگر قبل از درمان باید در نظر داشته باشد که بر کارمای خودش و یا بیمار تاثیری نگذارد.

اما سئوال این است: "چگونه؟"

جواب خیلی ساده است و بارها به آن اشاره شده است:

تا وقتی نسبت به نتیجه درمان احساسی داشته باشیم، به همان اندازه نیز می توانیم درمان را خراب کنیم!!! پس لطفا:

1- تا میتوانید از نتیجه سپاسگزار باشید، همانی که می آید بهتر است

2- بیاد داشته باشید، نتیجه درمان به عهده شما نیست، کسی که میخواهد درمان شود از همه مهم تر است، شما فقط حلقه زنجیرید برای اتصال به شعور هستی، نور ریکی، شفای خدا و ... من به آن میگویم وحدت

3- شما نسبت به نتیجه بی تفاوت باشید، فقط سپاسگزار باشید.

4- برای درمان پول نگیرید

 

 

 

غمگينم

غمگينم

مثل ميگويي كه هنوز لاك خودشو پيدا نكرده

هنوز نميتونه استراحت كنه

محتاج استراحت نيست، دلش ميخاد به آرزوهاش برسه

الزام نيست، نيازه.

فراموش كن

فراموشش كن و برنگرد

نه به خاطر اينكه فكر ميكنند باختي

نه به خاطر اينكه دوستش داشتي

نه به خاطر اينكه دوستت دارد

نه به خاطر اينكه قر قر هايش را دوست داشتي

نه به خاطر اينكه ميداني ميتواني باز هم با هم باشيد

حتي نه به خاطر غرورت

..... فقط به خاطر اينكه كسي كه جواب تلفنت را حتي اگر يك بار، تعمدا، نداد. بازهم مي تواند

كسي كه يك بار غير منطقي شد، باز هم مي تواند

كسي كه يك بار وسط حرفت پريد، نميداند چه كار دارد مي كند! خودش را به گا ميدهد يا تورا! اما مهم اين است كه هر دو به سمت قريه گا مي رويد.

به خودت رجوع كن، ببين ضمير ناخودآگاهت چه بيماري داشته، كه اين فرد بيمار با تو عاشق هم شده ايد!

زندگي كوتاه است، فرصت تكرار نيست

تجربه

تو ويچت با يه دختري آشنا شدم

ادامه نوشته