اندیشه های ساده در باب زندگی

یاداشت های روزانه

اندیشه های ساده در باب زندگی

یاداشت های روزانه

راه ( شعری از ایوان الکسیویچ بونین شاعر روس)

وانگه که به یاد گل و علف

به یاد خوشه و زنبور

به یاد گنبد نیلگون و گرمای نیم روز...

پروردگار سوالم خواهد کرد به وقت خویش

که - ای فرزند

خوشبخت بودی در زندگی زمینی دیروز؟


منش از اشک شوق جواب نخواهم یافت

سپاسگزار به پای مهربانش اوفتاده

از یاد خواهم برد همه چیز عالم را به جز

راه هایی که می گذرند

از لابلای چمن ها و مزارع گسترده.


از کتاب رز طلایی نوشته ی کنستانتین پائوستوفسکی ترجمه آلک قازاریان( ۱۹۷۸)


تا آفتابی دیگر( خسرو گلسرخی)

 


رهروان خسته را احساس خواهم کرد

ماه های دیگری در آسمان کهنه خواهم کاشت

نورهای تازه ای در چشم های مات خواهم ریخت

لحظه ها را در دو دستم جای خواهم داد

سهره ها را از قفس پرواز خواهم داد



چشم ها را باز خواهم کرد...


ادامه مطلب ...

تغییر( از کتاب لذت فلسفه)

 

رفتار و عقیده انسانی در زمان حال در معرض تغییراتی عمیقتر و ناراحت کننده تر از تغییراتی است که پس از ظهور فلسفه و ثروت در یونان و پایان دادن به دین قدیم یونانیان تا کنون صورت گرفته است.

امروز دوباره عصر سقراط است: زندگی اخلاقی ما با انحلال عادات و عقاید قدیم در معرض تهدید است و زندگی عقلانی ما در سرعت و گسترش است. همه اعمال و اندیشه های ما تازه و  در مرحله آزمایش است و هنوز چیزی محقق و مستقر نگشته است؛ وسعت  و پیچیدگی و تنوع تغییرات زمان  ما بی سابقه است و حتی  در زمان  پریکلس نیز  نظیر نداشته است.

همه آنچه در دور و بر ماست، از ابزاری که کار ما را پیچیده تر میسازد و از چرخ هایی  که ما را به دور زمین می گرداند تا نوآوریهایی که در روابط  ما پیدا می‌ شود تا تکانهای سختی  که روح ما را از جهان وهم و خیال پایین می آورد، دگرگون شده است.

انتقال از کشاورزی به صنعت و از ده به شهر های کوچک و از شهر های کوچک به شهر های بزرگ ، علم را بالا برده و هنر را پایین آورده و اندیشه را آزاد کرده و به حکومت استبداد و اشراف خاتمه داده است، حکومتهای سوسیالیستی و دموکراتیک پدید آمده و زن را آزاد ساخته و ازدواج را سست کرده و اخلاقیات قدیم را نقض و تجمل را جایگزین ریاضت و لذت جویی را جانشین تقدس ساخته است و از شمار جنگ ها کاسته و بر شدت و وحشت آنها افزوده و بسیاری از گرامیترین عقاید دینی ما را از ما گرفته و به جای آن فلسفه ای مکانیکی و جبری در باره حیات به ما داده است. همه چیز با شتاب در جریان است.


با تشکر از جناب پاکدل عزیز