اندیشه های ساده در باب زندگی

یاداشت های روزانه

اندیشه های ساده در باب زندگی

یاداشت های روزانه

شازده کوچولو( آنتوان دو سنت اگزوپری ترجمه ابوالحسن نجفیُ ص۷۸)

شازده کوچولو از کوه بلندی بالا رفت. تنها کوه های که به عمرش دیده بود همان سه کوه آتشفشان بود که تا سر زانوی او می رسید و او از کوه خاموش به جای چهار پایه استفاده می کرد.

با خودش گفت : از بالای کوهی به این بلندی می تونم همه ی سیاره ها و همه ی آدم ها رو یک جا ببینم.

ولی جز صخره های شاخه شاخه و نوک تیز سوزن وار چیزی ندید.

همین جوری گفت :

- سلام

انعکاس صدا جواب داد :

- سلام ...سلام ... سلام...

شازده کوچولو پرسید:

-شما کی هستید؟

صدا جواب داد:

- کی هستید...کی هستید...کی هستید...

شازده کوچولو گفت:

- با من دوست بشین. من تنهام.

صدا جواب داد:

- من تنهام...من تنهام... من تنهام...

شازده کوچولو با خودش فکر کرد: چه سیاره ی عجیبی! سرتاسر خشک و سیخ سیخ و شوره زاره. ساکنانش هم از قوه ی تخیل محرومند.آنچه می شنوند تکرار می کنند. من در سیاره ی خودم یک گل داشتم که همیشه اول اون حرف می زد...


تمام تاریخ( دوستی می گفت)

 

تمام تاریخ عبارتست از:


جنگ دو سرباز که همدیگر را نمى شناسند و می جنگند

براى دو نفر که همدیگر را مى شناسند و نمى جنگند.





نقاشی های ناخودآگاه

نقاشی های ناخودآگاه ، شخصیت شما را آشکار می کند مطمئناً تا به حال این تجربه را داشته اید که در کلاس درس و یا یک جلسه و سمینار حوصله تان سر رفته باشد ، آن وقت با خودکاری که در دست دارید بر روی کاغذ مقابلتان بی هدف نقاشی هایی را می کشید. ممکن است این خطوط درهم و مبهم ، در نگاه اول چیز جالبی برای گفتن نداشته باشند ولی به اعتقاد بسیاری از روان شناسان این نوع نقاشی های ناخودآگاه نمایانگر درون و افکار ما هستند که به دور از محدودیت های ذهن آگاهمان پدید می آیند و اسرار ناگفته ای از شخصیت ما را به تصویر می کشند ؛

ادامه مطلب ...