اندیشه های ساده در باب زندگی

یاداشت های روزانه

اندیشه های ساده در باب زندگی

یاداشت های روزانه

اگر عشق نبود(دکتر علی شریعتی)

ترس نبود ؛ زیبایی نبود ؛ و خوبی هم شاید اگر عشق نبود ؛
به کدامین بهانه می گریستیم ومی خندیدیم؟
کدام لحظه ی نایاب را اندیشه می کردیم؟
و چگونه عبور روزهای تلخ را تاب می آوردیم؟
آری بی گمان پیش از اینها مرده بودیم ....

ادامه مطلب ...

گنج و رنج(دکتر علی شریعتی)

هیچ رنجی بدون گنج نبود ... 

 ولی گنج ها شاید بدون رنج بودند، 

 اگر همه ثروت داشتند ؛  

دل ها سکه ها را بیش از خدا نمی پرستیدند و یکنفر در کنار خیابان خواب گندم نمیدید ؛ 

 تا دیگران از سر جوانمردی ؛ 

 بی ارزش ترین سکه هاشان را نثار او کنند. 

 اما بی گمان صفا و سادگی می مرد .... اگر همه ثروت داشتند .

 اگر مرگ نبود ؛ همه کافر بودند ؛ 

 و زندگی بی ارزشترین کالا بود ....

اگر گناه وزن داشت( دکتر علی شریعتی)

اگر گناه وزن داشت ؛
هیچ کس را توان آن نبود که قدمی بردارد ؛
تو از کوله بار سنگین خویش ناله میکردی ...و من شاید ؛ کمر شکسته ترین بودم
اگر غرور نبود ؛
چشمهایمان به جای لبهایمان سخن نمیگفتند ؛
و ما کلام محبت را در میان نگاههای گهگاهمان جستجو نمیکردیم
اگر دیوار نبود ؛ نزدیک تر بودیم ؛
با اولین خمیازه به خواب میرفتیم
و هر عادت مکرر را در میان ۲۴ زندان حبس نمیکردیم
اگر خواب حقیقت داشت ؛
همیشه خواب بودیم