خورشید قلب من آن شب غروب کرد
آن شب که رفت پدر از کنار ما
روحش توان بودن و ماندن نداشت، رفت
قلبش نخواست دگر یاریش کند
آن شب نبود کسی در کنار او
تا بشنود صدای خسته ی دل کندن پدر
یک حس مبهم و پر رمز و راز بود
غربت ، خیال پدر ، خاطرات دور
حسرت برای من ابدی گشت بعد او
ای وای
وای من که نبودم کنار او
12 بهمن ماه 1391
و من همراه او تا قله های دور خواهم رفت.
حسرت ابدی
نشانه ای هستی از پدر عزیزمان.
امیدی در دل من.
دوستت دارم.
http://www.parspa.com/?q=regnuser&moref=fardin217
ey kooh to faryade man emrooz shenidi ! dardist dar in sineh keh hamzade jahanast !
ای کوه تو فریاد من امروز شنیدی
دردیست در این سینه که همزاد جهان است.