- بی تو هر لحظه مرا بیم فرو ریختن است ، همچو شهری که به روی
گسل زلزله هاست.
- صبورم اما ... ، بی دلیل از قفس کهنه ی شب میترسم ، بی دلیل
از همه ی تیرگی تلخ غروب و چراغی که تو را از شب متروک دلم دور کند ، میترسم.
- سر کلاس پای تخته با یه تیپه شلخته با
خط خوش نوشتم زندگی بی تو سخته .
- تو را به رخ تمام شقایق ها میکشم و میگویم ، تا گل من هست ،
زندگی باید کرد.
- اشتیاقی که به دیدار تو دارد دل من،
دل من می داند و من دانم و دل داند و من
- تو که یک گوشه چشمت غم عالم ببرد حیف
باشد که تو باشی و مرا غم ببرد.
- شادیهایم هدیه به تو ، کم بودنش را بر من خرده مگیر ، این تمام
سهم من از دنیاست.
کریمی
دوشنبه 22 اسفندماه سال 1390 ساعت 08:43 ق.ظ