اندیشه های ساده در باب زندگی

یاداشت های روزانه

اندیشه های ساده در باب زندگی

یاداشت های روزانه

تاریکی

گاهی وقت ها یک نگاه ، حرکتی حساب نشده برایت می شود اندوهی بزرگ که یا کسی را آزرده ای یا غمی را به جانت روانه کرده اند. امیدی داده ای یا نامیدی روح و روانت را در هم پیچیده است. هر چه هست وقتی می توانی بی هیچ هزینه ای حتی با لبخندی مایه شادی کسی شوی ، دریغ ورزیدن می شود خطایی بزرگ ، نقطه ای تاریک در روحت . می ترسم روزی با چراغ هم نشود خودمان را پیدا کنیم، تاریک شده باشیم مثل شب، هرچند آسمان شب با ستاره هایش همیشه روشن است، باید فکر ستاره باشیم برای تاریکی وجودمان.

نظرات 3 + ارسال نظر
[ بدون نام ] شنبه 18 تیر‌ماه سال 1390 ساعت 06:50 ب.ظ

nice

ممنون از توجه شما
ارادتمند

حجت سه‌شنبه 21 تیر‌ماه سال 1390 ساعت 05:47 ب.ظ http://hb2ir.blogfa.com

be monasebate nime shaban upam
mamnoon misham sar bzani

مسافر عزیز
دو روز پرکارُ را داشتم با چهار روز تاخیر پیامتان راخواندم
ارادتمند

حجت پنج‌شنبه 6 مرداد‌ماه سال 1390 ساعت 07:11 ب.ظ

سلام مثل اینکه روزهای پرکارتان زیاد شده است
دیگر نمینویسید؟

دوست عزیز
سلام
درست است. باید تا ۲۳ مرداد پایان نامه ام را تحویل دهم.برای نوشتن دلم تنگ شده .
ارادتمند

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد