حالش خوش نیست.
هم می داند و هم نمی داند.
احساس می کند در فضای معلق شده.
دست هایش در انتظار دستی است که او را دوباره با زمین پیوند دهد.
daghighan hessi keh man daram .
مریم جان ممنونم که همراه لحظه های تنهایی هستی.
چشم به راه بودن و منتظر ماندن جان زائل می کند
درود. با جان زائل شد چه می توان کرد؟
daghighan hessi keh man daram .
مریم جان ممنونم که همراه لحظه های تنهایی هستی.
چشم به راه بودن و منتظر ماندن جان زائل می کند
درود. با جان زائل شد چه می توان کرد؟