از دوست ارزشمندم کتابی به امانت دارم با عنوان : ارغنون مولوی. ص 178 کتاب به موضوعی پرداخته است تحت عنوان درد بی درمان:
می گویند مسیح پیغمبر برای فرار از زیان رسانی آدمی نادان سر به کوه گذاشت.
عیسی پسر مریم که به اذن پروردگار می توانست مرده را زنده کند و بیماری های بی درمان را علاج کند، روزی اقرار کرده بود که از معالجه حماقت عاجز مانده است و حتی یک بار او را دیده بودند که از دست مردی نادان به کوه می گریزد. مولانا نیز همین داستان را بر می گزیند و به زیبایی د در دفتر دوم مثنوی داستان ابلهان را می سراید. خواندنش خالی از لطف نیست.